شعر مدح و مناجاتشعر مدح و مناجات پيامبر اكرم (ص)شعر ولادت اهل بيت (ع)شعر ولادت پيامبر اكرم (ص)

آمد آن خورشید

در زمانی که جهان از جهل , غرق ظلمت است
آمد آن خورشید, که نورش دلیل خلقت است

آمده حُسن ختام و سَروَر پیغمبران
آنکه توصیفِ جمالش کار این جمعیت است

خُرد شد ایوان کسریٰ ریخت سقفش بر زمین
بسکه این مولود , دارای وقار و هیبت است

در دیار فارس‌ها آتشکده خاموش شد
اتفاقاتی که افتاده دلیل حیرت است

آمد و ابلیس , راهش بسته شد بر آسمان
آسمان هم با وجود او پر از امنیت است

تخت شاهان سرنگون شد سحر ساحرها عقیم
تازه این‌ها گوشه‌ای از جلوه‌ی آن حضرت است

آمده آنکس که خاک ردّ پایش از طلاست
همقدم با او زمین می‌گردد و در حرکت است

خاک , حاصلخیز شد از گرد و خاک مقدمش
با وجود او کویر خشک , غرق برکت است

لحظه‌ای خندید , روشن شد زمین و آسمان
در میان عرش , هم از نور رویش صحبت است

ارتباط عرش را با فرش , ممکن کرد او
اصلا این مولود , ذاتا در وجودش وحدت است

رضا قاسمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا