شعر گودال قتلگاه

واویلا

واویلا

حرفی نزن كه نیزه تو را زیر و رو كند
حرفی نزن كه پیكر تو پشت و رو كند

حرفی نزن كه قاتل امانت نمی دهد
سر نیزه اش امان به دهانت نمی دهد

حرفی نزن برادر من خسته می شوی
در زیر ضربه های سنان كشته می شوی

حرفی نزن كه با جگرت خوب تا كنند
این نا نجیب ها بدنت را رها كنند

حرفی نزن عزیز دلم پیش ناكسان
راحت نمی شوی دگر از دست این سنان

حرفی نزن كه می پرد او روی پیكرت
با خنجری شكسته زند روی حنجرت

حرفی نزن كه پاره ای و سخت درهمی
با تیر و نیزه های شكسته تو هم دمی

مصطفی گودرزی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا