شعر ولادت امام زمان (عج)

یوسف کنعان

یوسف کنعان

دل رمیده حوالی آستانه ی اوست
تمام دلخوشی ام جشن شادیانه ی اوست
ترانه ی لب من از غزل ترانه ی اوست
” رواق منظر چشم من آشیانه ی اوست “

“اگر چه عرض هنر پیش یار بی ادبی ست
زبان خموش و لیکن دهان پر از عربی ست “

ستاره های درخشان به جلوه آمده اند
شبیه ماه فروزان به جلوه آمده اند
بسان یوسف کنعان به جلوه آمده اند
” اگر چه حسن فروشان به جلوه آمده اند “

” کسی به حسن و ملاحت به یار ما نرسد
به دلپذیری نقش نگار ما نرسد”

پیمبران الوالعزم بی گمان جمع اند
کنار اهل زمین اهل آسمان جمع اند
به شوق آمدن صاحب الزمان جمع اند
” حضور خلوت انس است و دوستان جمع اند “

” وان یکاد بخوانید و در فراز کنید
معاشران گره از زلف یار باز کنید “

برای عرض ارادت به ساحت نرگس
رسیده حضرت مریم به خدمت نرگس
عزیز عسگری و جان حضرت نرگس
نظر به چهره ی ماهش عبادت نرگس

حَسن جمال و حَسن سیرت و حَسن سکنات
به شادی دل مهدی و مادرش صلوات

وقار و شان سلیمان شرافت یعقوب
نگاه رحمت نوح و تحمل ایوب
مِلاحت و نفَس و حُسن یوسف محبوب
شمیم ناب مسیح از شمال تا به جنوب

تمام نور محمد به چهره اش پیداست
چکیده ای ز تمام پیمبران خداست

شبیه پرچم در حال اهتزاز آمد
امیر مُطلَقِ از خلق بی نیاز آمد
علی و جعفر طیار و حمزه باز آمد
قسم به تیغ دو دم فارس الحجاز آمد

ز نسل احمد مختار و رونوشت علی ست
سرشت مهدی کرار از سرشت علی ست

شعور جاری در هر شعار اباصالح
بهانه ی غزلی ماندگار اباصالح
پر از جلال و شکوه و وقار اباصالح
ترانه ام صد و سی و سه بار اباصالح

قسم به هر گره ابرویش که حساس است
چقدر خَلقا و خُلقا شبیه عباس است

نگاه مرحمتش خلق را کفاف کند
به خوبی اش همه ی شهر اعتراف کند
به زیر سایه ی الطافش اعتکاف کند
میان عرش ملک دور او طواف کند

همیشه از سر دلتنگی اند محتاجش
فرشته ها همه چشم انتظار معراجش

قلم برای سرودن دوباره گرم وضوست
سرودن از پسر فاطمه همیشه نکوست
” سر ارادت ما و استان حضرت دوست
که هر چه بر سر ما می رود ارادت اوست “

دمی که صحبت یار است صحبت از ” من ” نیست
سرور شیعه که تنها به ریسه بستن نیست

خدا کند که بیابم نشان مهدی را
نشان دهم به همه دوستان مهدی را
به عالمی ندهم قرص نان مهدی را
دوباره زنده کنم گفتمان مهدی را

ز جور جعفر کذاب هایمان فریاد
که سال های پیاپی ظهور عقب افتاد

نگاه روشن و بیدارمان عوض نشود
بیان محکم گفتارمان عوض نشود
مسیر و موضع و کردارمان عوض نشود
نظام و نحوه پیکارمان عوض نشود

به غیر میل شهادت نبوده در دل مان
مسیر ماست مسیر امام راحل مان

قسم به کرببلا حریّت فروشی نیست
وفا و غیرت و انسانیت فروشی نیست
ولایت و شرف و امنیت فروشی نیست
به خون نوشته شد این مملکت فروشی نیست

هنوز مشی شهیدان مان به خاطر هست
بقای نهضت ایران گران تمام شده ست

عنان قافله را از اُسامه می دزدند
به اسم خود غزل از هر چکامه می دزدند
نکرده کار ولی کارنامه می دزدند
چقدر ساده عبا و عمامه می دزدند

خلاف حکم پیمبر حدیث می خوانند
روایت از غضب انگلیس می خوانند

نه وقت حرف اضافه نه حوصله داریم
هنوز بر سر برجام مسئله داریم
چرا ز مکتب اسلام فاصله داریم
ز تهمت و دغل و افترا گله داریم

به پای آن همه وعده همه شهید شدیم
به لطف دولت امید نا امید شدیم

یگانه منجی عالم که حق ضمیمه ی اوست
و شیعه تشنه ی یک نَظرَةً رَحیمه ی اوست
وجب وجب وطن ما هماره بیمه ی اوست
زمانه منتظر دولت کریمه ی اوست

گره گشایی در مشکلات با مهدی ست
نوای شیعه ی مظلوم ذکر یا مهدی ست

علیرضا خاکساری

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا