شعر مدح و مناجاتشعر مدح و مناجات امام زمان (عج)

آقا کلافه ام

روی تو را دوباره ندیدم , غروب شد
بغضم گرفت , تا که شنیدم , غروب شد

تا یادم آمد این همه سال است رفته ای
آهی ز عمق سینه کشیدم , غروب شد

باران نداشت شهر , که او شرم هم نداشت
یک قطره اشک هم نچکیدم , غروب شد

آقا به ندبه ات نرسیدم مرا ببخش
شرمنده تا ز خواب پریدم , غروب شد

آقا کلافه ام من از این نفس سرکشم
جمعه به پای نفس پلیدم , غروب شد

خورشید سرخ شد , به گمانم که گریه کرد
بیچاره گفت تا که خمیدم , غروب شد

از عصر جمعه بغض عجیبی است در گلو
این بار هم تو را ندیدم , غروب شد

روزی که بود فرصت دیدارتان گذشت
مثل همیشه تا که رسیدم , غروب شد

محمد مبشری

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا