شعر شهادت حضرت علی اصغر (ع)شعر محرم و صفر

اشک رباب

در غمت داده ام از دست عنانم چه کنم
خنده ی آخر تو برده امانم چه کنم

یک طرف خنده ی لشگر طرفی اشک رباب
مانده ام من بروم یا که بمانم چه کنم

تیر را گر بکشم راس ز هم می پاشد
خار را از جگرم گر نکشانم چه کنم

ترس دارم که بیفتد سر تو از بغلم
روی دوشم شده ای بار گرانم چه کنم

می دود مادر تو گریه کنان پشت سرم
به پس خیمه تو را گر ندوانم چه کنم

بیشتر خاک به زیر سر تو ریخته ام
پیکرت را به سرت گر نرسانم چه کنم

چشم تو باز و چسان خاک بریزم رویت
تا که مادر نرسیده نگرانم چه کنم

چه کنم تا که نفهمد چه سرت آمده است
نیزه ای فاش کند راز نهانم چه کنم

موسی علیمرادی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا