شعر تخريب بقيع

السَّلامُ عَلَیْکُمْ أَئِمَّةَ الْهُدَى…

چارتا گل چونکه دٙرهم شد گلابش بهتر است
با همین توجیه این وادی شرابش بهتر است

چار خورشید است بر انگشتر دست بقیع
اینچنین جنس نگینش از رکابش بهتر است

در کرم در علم در بحث صبوری در اصول
مطلب این خاک از جلد کتابش بهتر است

کو ضریح و کو حرم؟اینجا فقط جاییست که
غالبا طرح سوالش از جوابش بهتر است

تا بفهمی ماجرای کوچه را مثل حسن
اصلا اینجا در زیارت اضطرابش بهتر است

مرقد و گلدسته ها خوبند اما نزد ما
کوری چشم عدو اینجا خرابش بهتر است

هرچه سوزان باشد و هر قدر با شدت بقیع
از زمین کربلا که آفتابش بهتر است

گرچه مانع می شود اما به دستی بسته نیست
اینچنین از شام و از کوفه طنابش بهتر است

حرف ها را میزنند اما سری بر نیزه نیست
پس شنیدن گاه از دیدن عذابش بهتر است

گرچه می گردد کباب از حرف, قلب ما ولی
مجلس اینجا از آن مجلس کبابش بهتر است

مهدی رحیمی زمستان

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا