شعر مناجات با خدا

اگر بناست

اگر بناست در آخر مرا بسوزانی
چه بهتر است در اوج دعا بسوزانی

همان زمان که برایت قنوت میگیرم
میان محفل ذکر و ثنا بسوزانی

اگر بناست دل آخر اسیر شعله شود
دگر ز آتش عشقت چرا بسوزانی

قسم به وجه کریمانه ات ز تو دور است
گدای بزم مناجات را بسوزانی

تو مهربانتر از آنی بعید میدانم
میان آتش قهرت مرا بسوزانی

برای فاطمه بد میشود اگر من را
به پیش دشمن خیرالنسا بسوزانی

مبر تو آبرویم را به نزد اربابم
نمیشود که مرا بیصدا بسوزانی

به دوزخم نبری حاضرم وجودم را
به یاد خیمه گه کربلا بسوزانی

میان آتش خیمه زنی اسیر شده
خدا ز شدت سیلی سه ساله پیر شده

حسین جعفرى

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا