شعر مدح امام حسين (ع)شعر مدح و مناجات

بابی انت و امی

گندم ری ثمنت شد, بابی انت و امی
غرق خون کل تنت شد, بابی انت وامی

تو نفس می زدی اما, بین دشمن چه جدالی
بر سر پیرهنت شد, بابی انت وامی

وای از آن واعطشا گفتن تو, قاتلِ جانم…
ناله ی دلشکنت شد, بابی انت و امی

بر لبت ذکر مناجات و دعا بود ولی حیف
نیمه کاره سخنت شد, بابی انت وامی

جلوی چشم همان خواهر دلداده ات آقا
قطعه قطعه بدنت شد, بابی انت و امی

مادرت آمد و با قامت خم در دل صحرا
اولین سینه زنت شد, بابی انت و امی

پیکرت ماند غریبانه روی خاک و در آخر
بوریایی کفنت شد, بابی انت و امی

محمد جواد شیرازی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا