شعر ولادت امام جواد (ع)

باب الجواد

ای که از دست کریمت خیر و برکت می‌رسد
هر کسی شد سائل جودت به عزت می‌رسد

تو نشان دادی که در آل امیرالمومنین
ظاهراً بر کودکانش هم امامت می‌رسد

از “رضا” باید “جوادی” اینچنین یابد ثمر
از قیامت انتظاری جز قیامت می‌رسد؟!

ظرف عقل آدمی از درک جودت عاجز است
بر امامان از تو وقتی که محبت می‌رسد

من خودم را می شناسم مستحق نقمتم
از تو اما سمت من هر بار نعمت می‌رسد

من اگر از تو فقط دنیا بخواهم باختم
بس که از معنای جودت معنویت می‌رسد

لطف ابراهیم چشمانت به من آموخته
دست بر دامان تو روزی به خُلّت می‌رسد

وای بر دستی که یک دفعه به سمتت رو نزد
بیشتر در روز حسرت، او به حسرت می‌رسد

شاعری بیتی برایت گفت و رفت، اما بر او
از علی موسی الرضا صدبار خلعت می‌رسد

زائر مشهد شدم دیدم که از باب الجواد
بیشتر از پیش بر زائر عنایت می‌رسد

یابن سلطان خراسان! از پر قنداقه‌ات
به علی‌اصغر قسم آدم به دولت می‌رسد

حرف قنداقه شد و دیدم که در کرببلا
از کمان حرمله تیری به دقت می‌رسد

تیر، حلق کودک ارباب مان را پاره کرد
روضه‌ی این طفل آخر شیعه را بیچاره کرد

امیر عظیمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا