شعر محرم و صفرشعر وروديه كربلا

برگرد

 

اینجا کسی فکـرِ مُدارا نیست برگرد
دلواپـسی من که بـیجا نیست برگرد

هر سو نَظَر انداختم چیزی به غیر از…
سر نیزه وُ شمشیر پیدا نیست برگرد

از تیرهایِ حرمـله فهمیـده اَم که ….
اینجا بمانی روضه طوفانیست برگرد

تا کودکِ شش ماهه اَت تیری نَخورده
تا جـسـم اکبر ارباً اربا نیست برگرد

تا قاسمَت زیرِ سـُمِ مرکب نَمانده
تا دستِ سقا رویِ شنها نیست برگرد

تا خَنجَری بر حَنجَر خشکیده ات نیست
حالا که رویِ سینه اَت پا نیست برگرد

تا بر سرِ پیراهن وُ انگشتری وُ…
آویزه وُ خلخال دعوا نیست برگرد

تا گوشواره بُردن وُ سیلی وُ شلّاق
سهمیه یِ گُلهای زهرا نیست برگرد

تا بینِ ندبه…پایِ نیزه…دست بسته
زخمِ زبان روزی طـاها نیست برگرد

حسین ایمانی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا