شعر مدح امام حسين (ع)

برگ خزانم

برگ خزانم

بی بهار تو اگر زنده بمانم چکنم
بی تو بی تاب تر از برگ خزانم چکنم

قاتلت نیزه نشد,داغ علی کشت تو را
حال داغ تو شده قاتل جانم چکنم

بس که ای یار دویدم رمق از پایم رفت
به خدا نیست دگر تاب و توانم چکنم

لرزه افتاد تنم تاتنت افتاد به خاک
ناخودآگاه شده ورد زبانم چکنم

جابجا تا بدنت شد قد زینب تا شد
من ز داغ تو ببین همچو کمانم چکنم

رحمت واسعه ای درهمه جا پخش شدی
اثر نعل همین است,ندانم چکنم

کاش پیدا نشود قبر علی اصغر تو
نیزه ها پشت حرم,دل نگرانم چکنم
محمود اسدی(شائق)

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا