شعر مدح امام حسين (ع)شعر مدح و مناجاتشعر مناجات امام حسين (ع)

بر تشنه محال است

بر تشنه محال است که آبی نفرستند

از کوثرشان جام شرابی نفرستند

بین دو حرم هروله کردیم… محال است

از چشمه ی زمزم می نابی نفرستند


باور نتوان کرد… سلامی بفرستیم-

آنگاه از این خانه جوابی نفرستند

دیوار حرم شسته به اشک است … بگویید

تا قمصریان عطر و گلابی نفرستند

بی گریه تباکی کن و بی اشک تظاهر

حاشا که بر این گریه ثوابی نفرستند

عمریست اگرچه وسط نیل نشستیم

از برکت این خانه عذابی نفرستند

لب تشنه نبودیم در این شهر… وگرنه

بر تشنه محال است که آبی نفرستند


در کرب و بلا قاعده ی شعر به هم ریخت…

بر تشنه محال است که آبی بفرستند

شاعر :  رضا حاج حسینی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا