شعر ولادت امام حسين (ع)

بهار نور رسید

نسیم عشق وزیدن گرفت در جان ها
بهار نور رسیده پس از زمستان ها
خبر دهید به فطرس سر امده تبعید
دوباره بال بزن بر فراز میدان ها


بگو به مدعیان کرم که چاره کنند
رسیده است کریم تمام دوران ها
کسی که ساحل ارامش است و کشتی او
گذر کند به سلامت ز هر چه طوفان ها
کسی که قطره ی اشک عزای او کافی ست
برای چیدن برگ و بساط شیطان ها
همان که طفل دبستان روضه اش باشد
معلم همه ی رهروان عرفان ها
در امتحان “اَلَسْتُ بِربِکمْ ” با عشق
گذاشت هستی خود را به پای پیمان ها
کسی که خنده ی نوزاد او به تیر بلا
چه اعتبار رفیعی دهد به قربان ها
به جایگاه غلام سیاه او فردا
چه غبطه ها که نخواهند خورد سلطان ها
بگو به هر که غم دل شکستگی دارد
حسین امده یعنی کلید درمان ها
کلیدْ واژه ی توبه حسین گفتن شد
برای حضرت ادم برای انسان ها
بگو نبیِ خداوند با دلی اگاه
بگو”اَحَبَ حسینا” شده اَحَب الله

حسن کردی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا