شعر شهادت امام كاظم (ع)

به یادِ داغِ مدینه

به یادِ داغِ مدینه

انیسِ این شب ممتد چهارده سالم
شب است و گریه به حالم کند سیه چالم

اگرچه رفته زِ دستم حسابِ این شبها
نرفته از نظرم خاطراتِ اطفالم

اُمیدِ دیدنِ رویِ رضا ندارم حیف
از این دو چشمِ نحیف و دو پلکِ بی‌حالم

چنان فشرده مرا در میانِ خود زنجیر
که حلقه حلقه فرو رفته در پَر و بالم

دوباره کعبه نِی امشب سری به من زد و رفت
دوباره طعنه گرفته سراغِ احوالم

به رویِ خاک مسیرِ کشیدنم پیداست
شکسته می‌روم و هر دو پا به دنبالم

رسیده سَندیِ شاهک , دوباره میخندد
و من بخاطرِ مادر دوباره می‌نالم

حیا نمی‌کند و بعدِ زخمِ سیلیِ او
به یادِ داغِ مدینه به یادِ نُه سالم
حسن لطفی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا