شعر مدح و مناجات امام زمان (عج)

بیایی شب عباسِ

بیایی شب عباسِ

چشم بر راه تو ماندند پریشانی چند
ناله دارند تو را دست به دامانی چند

کاش باران بزند تا که بشویَد ما را
شرم دارد زِ شما چشم پشیمانی چند

به کجا این سرِ شب خاک به سر میریزی
تا کنارِ تو گشاییم گریبانی چند

گریه کردیم در این خیمه و آرام شدیم
چه لطیف است هوا در پسِ بارانی چند

من که از روضه‌ی تان هیچ نمیفهم هیچ
تا به پایم نرود خار مغیلانی چند

غیر تو حال حرم را چه کسی می‌فهمد
کاش آواره شوم بین بیابانی چند

هرچه داریم حسین است حسین است حسین
خوشبحال جگر بی سر و سامانی چند

حتم دارم که بیایی شب عباسِ شماست
بشنوم از لبت ای کاش ” عموجانی” چند

حسن لطفی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا