شعر مدح و مناجاتشعر مدح و مناجات اميرالمومنين (ع)

حب علی

تنها اسدالله به خیبر شده فائق
مبهوت شدند آن دو فراریِ منافق
از واهمه گشتند به هر سو متفرق
جا داشت همان لحظه که طاغوت کند دِق

نفرین خدا پشت سرِ آن دو لعین است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است

حیدر که رجز خواند عدو بی خبر افتاد
در معرکه دیدند هزاران سپر افتاد
با تیغِ دو سر, سر پیِ سر ضربدر افتاد
با شیر خدا هر که در افتاد ور افتاد

پس خصم علی تا به ابد نقش زمین است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است

قطره همه ی عُمْر نگاهش پیِ نهر است
هر نهر امیدش همه در وصلتِ بحر است
دریاست علی زمزمه ی صاحب دهر است
بر طبق حدیثِ نبوی علم چو شهر است

فرمود که من شهر و علی باب مدینه است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است

گشتند ملائک همه خرسند به دورش
عشاق رسیدند چو اسپند به دورش
حجاج همه وقتِ طوافند به دورش
قبل از همه چرخید خداوند به دورش

حق است علی حک شده بر عرشِ برین است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است

تا دید علی دستِ گدا گشته مشخص
انگشترش از زیرِ عبا گشته مشخص
پس معنیِ آیاتِ ولا گشته مشخص
با نورِ علی نورِ خدا گشته مشخص

خورشیدِ سماواتیِ ربُ الارضین است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است

بی مهرِ علی کل عبادات تلف شد
امشب دلم از حب علی پر ز شعف شد
پابوسی سلطان نجف باز هدف شد
هرکس که شبی داخلِ ایوان نجف شد

با مهرِ علی داخل در حصنِ حصین است
تا بوده همین بوده و تا هست همین است

شاعر؟؟؟

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا