شعر مدح امام حسين (ع)شعر مدح و مناجات

حسین جان

خاک من از تربت اعلاست , مال کربلا
دور , از اربابم و غرق ملال کربلا

ذکر تسبیحاتِ بعد از هر نمازم این شده
“ربنا صَلّ علیٰ ارباب و آل کربلا”

روسپیدم کرد , لطف حضرتِ نوکرنواز
گر چه رویم بود , همرنگ زغال کربلا

اولین باری که هیئت آمدم یادش بخیر
نام من شد “نوکرِ کم سن و سال کربلا”

هیئتی که کودکی‌هایم میان آن گذشت
پر شده از نوکران نونهال کربلا

چونکه بین سینه‌ام هر لحظه سینه می‌زند
می‌گذارم نام قلبم را مدال کربلا

هر شب جمعه که نه ؛ هر روز روضه خوانده‌ام
پس نبودم هیچ وقتی بی خیال کربلا

زیر “پرچم مشکی‌اش” انگار روی گنبدم
هر نخِ آن هست , سیم اتصال کربلا

قلب خود را داخل شش گوشه‌اش انداختم
گفتم ای ارباب جان این هم حلال کربلا

آخرش هم می‌شوم خاک گِل کوزه گران
خوب‌ها “تربت” شوند و من “سفال” کربلا

رضا قاسمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا