شعر شهادت اهل بيت (ع)شعر شهادت حضرت زهرا (س)

خجالت می‌کشم

اگر خشکم اگر زردم درخت رو به پاییزم

تمام برگ‌هایم را به پاهای تو می‌ریزم

چه نیرو می‌دهد بر من نگاه چشم‌های تو

بیا بنشین کنار من که از عشق تو برخیزم

الا ای دست رحمت دست‌هایم را نمی‌گیری

که در این لحظه‌ی آخر به دامانت بیاویزم

تو آن تنهاترین هستی یل خانه‌نشین هستی

من آن تنها زنی هستم که از درد تو لبریزم

الهی بشکند دستی که باعث شد به پیش تو

از اینکه مقنعه از چهره برگیرم بپرهیزم

غریبی خوب می‌دانم ولی کمتر بیا خانه

خجالت می‌کشم وقتی به پایت بر نمی‌خیزم

 

علی‌اکبر لطیفیان
 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا