شعر محرم و صفرشعر وروديه كربلا

خیمه بر پا کن

 چشام صحرا رو دریا می کنم

وسط معرکه غوغا می کنم

روی این خاک با خدا وعده داری

من خودم خیمه تو بر پا می کنم

خیمه بر پا کن گرفتارت میشم

نااااز کن خودم خریدارت میشم

خواهرت رو دست کم نگیریا

نگران نباش علمدارت میشم

علی هست عصات بشه خیمه بزن

قوت پاهات بشه خیمه بزن

نبینم دلواپسی غصه نخور

خواهرت فدات بشه خیمه بزن

تنها تکیه گاه بچه هات میشم

حافظ نگاه بچه هات میشم

بچه های تو عزیزای منن

یه تنه پناه بچه هات میشم

اینا که دور و برت آواره ان

دنبال پیکر پاره پاره ان

نمیدونن که با زهرا طرفن

دست به معجر ببرم بیچاره ان

فک نکن دل از برادر می بُرم

امون از تموم لشکر می ّبُرم

دختر فاطمه ام خبر داری

هر چهل تا چل تا رو سر می بُرم

غضب چشام همه لشکرمه

قوت علی توو بال و پرمه

دست به معجر بزنم بد می بینن

دستمال بابام زیر معجرمه

علی هست عصات بشه خیمه بزن

قوت پاهات بشه خیمه بزن

نبینم دلواپسی غصه نخور

خواهرت فدات بشه خیمه بزن

حامد خاکی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا