شعر شهادت حضرت رقيه (س)

درد فراق

درد فراق

از هرکه پرسیدم نمیدانست بابا
جان رقیه از علی تو با خبر باش
بابا ببین که بر سرم موی سپید است
عمه نمیداند ولی تو با خبر باش

درد فراق تو مرا بیچاره کرده
میدانم آخر دخترت از پا می افتد
من که ندیدم عمه گفته در قنوتم
دستم شبیه مادرت زهرا می افتد

دیر آمدی خیلی من از عصر همان روز
هر لحظه میگفتم نشان می آید از تو
من که گرسنه خواب رفتم بی تو اما
الحمدلله بوی نان می آید از تو

امیرفرخنده

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا