شعر شهادت حضرت علی اصغر (ع)

رضیع الحسین

 گمان را شکست

غمی قامتِ آسمان را شکست

ببین حرمله

که پشتِ امامِ زمان را شکست

چنان زِه کشید

که از بُغضِ حیدر کمان را شکست

صدایی مهیب

دلِ مادری نیمه جان را شکست

سه‌شعبه رسید

یکی از سه‌شعبه دهان را شکست

گلو که نگو

نوکِ دومَش استخوان را شکست

و با سومی

سرِ کودکِ بی زبان را شکست

چنان ضربه زد

نه گُل  بازوی باغبان را شکست

پس از ساعتی

شرر حُرمتِ آشیان را شکست

حرامی زد و

سرِ کودکان  خیزران را شکست

در آن ازدحام

که سنگی سرِ بر سنان را شکست

صدای رُباب

دلِ زینبِ قد کمان را شکست

ببین با لگد

زد و چوب گهواره‌مان را شکست

حسن لطفی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا