شعر مدح و مناجات اميرالمومنين (ع)

شراب عشق

شراب عشق

شراب عشق شمارا خمار باور داشت
حدیث جبر تو را اختیار باور داشت

اگر که خواند تو را رب مشرق و مغرب
به اقتدار تو پروردگار باور داشت

به دست تیغ نگاه تو جان خود می دید
اگر که دشمن تو به فرار باور داشت

دلیل زلزله در وقت جنگ ها این بود
شکوه رزم تو را کار زار باور داشت

ازین جهت که به صالح نخورد تیغ شما
مسیر عدل تو را ذوالفقار باور داشت

قسم به کشته ی عشق کمان ابروی تو
سلاح چشم تو را هر شکار باور داشت

اگر چه پرورش نخل می دهد میثم
به جان سپردن در راه یار باور داشت

به روی دار هم از عشق تو سخن می گفت
به برتری تو با افتخار باور داشت

یتیم کوفه فقط با خبر ز حالِ تو نیست
سخاوتی که تو داری انار باور داشت

بهشت بودنِ ایوان و خوشه های عنب را
فراق دیده و,چشم خمار باور داشت

علی اصغر یزدی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا