شعر وروديه محرم

ساربان ها

به قصد قرب اگر نیّتِ سفر دارند
برای بال کشیدن هنوز پر دارند

ز چشم از جگرِ اشک ها چکیده شدند
همیشه طایفه ی اشک ها جگر دارند

هوای چشم حسین و عقیله بارانی ست
هنوز خاطره ی داغِ میخِ در دارند

برای بدرقه با اشک جای مادرشان
فرشته ها همگی دست بر کمر دارند

خدا به خیر کند چشم #ساربان ها که
همه به خاتم #انگشت او نظر دارند

“برای دلخوشیِ مادر علی اصغر
بگو که مشک برایش اضافه بر دارند”

برای قامت اکبر بگو بنی هاشم
بیاورند عبا هرچه بیشتر دارند

سه سال دلخوشِ لبخندِ او شدن کم بود
هوای دخترکی را که بیشتر دارند

بگو به باد بداند نسیم هم حتی
برای صورت این یاس ها ضرر دارند

هنوز اول راه و #بلور های حرم
ز #سنگ های سرِ بام ها خبر دارند

به روی غیرت عباس در ورودیِ شام
به زیر پوشیه این اشک ها اثر دارند

ز دست چشم چران ها عبور از بازار
مخدّرات حرم آه دردسر دارند

و امتداد نگاه همه به گودال است
از این جهات همه چشم های تر دارند

بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
برای جایزه این بار ده نفر دارند…
.
.
به اسب ها همگی نعل تازه می بندند
و عده ای تهِ گودال با تبر دارند…../…../…./…/….

ظهیر مومنی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا