شعر ولادت اهل بيت (ع)شعر ولادت حضرت قاسم (ع)

شعر حضرت قاسم ابن الحسن(ع)

با لبت رنگِ عقیقِ یمن از یادم رفت
قصّه یِ عشقِ اویسِ قرن از یادم رفت

میچکد از دو لبت باز عسل دامادم
سخن از تو به میان آمد, منْ از یادم رفت

حمدلله که اسیرم به هوایت صیاد
قفست آمد و میلِ چمن از یادم رفت

بعد از آنی که نقابت به کناری پیچید
قاتل شهر شدی انجمن از یادم رفت

یک دو دم باز رجز خوانی کن
این حسن آمده و آن حسن از یادم رفت

کاکلت خاک گرفت دستِ حرامی افتاد
زلفِ پرپیچ و خم و شب شکن از یادم رفت

بعدِ کوبیده شدن بَه که چه رعنا شده ای
سرو قامت شدی و تا شدن از یادم رفت

آنچنان سنگ زدندَت که پاشید رُخَت
جایگاه بصر و تیغِ دو ابرو, دهن از یادم رفت…!

رضا پوراکرمی

* تضمینی از غزل استاد لطیفیان

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا