اشعار ویژه (پیشنهادی)شعر شهادت اهل بيت (ع)شعر شهادت حضرت زهرا (س)

شعر روضه حضرت زهرا(س)

دیر آمدم…دیر آمدم… در داشت می سوخت
هیئت, میان “وای مادر” داشت می سوخت

دیوار دم می داد؛ در بر سینه می زد
محراب می نالید؛منبر داشت می سوخت

جانکاه: قرآنی که زیر دست و پا بود
جانکاه تر: آیات کوثر داشت می سوخت

آتش قیامت کرد؛ هیئت کربلا شد
باغ خدا یک بار دیگر داشت می سوخت

یاد حسین افتادم آن شب آب می خواست
ناصر که آب آورد سنگر داشت می سوخت

آمد صدای سوووت؛ آب از دستش افتاد
عباس زخمی بود اصغر داشت می سوخت

سربند یازهرای محسن غرق خون بود
سجاد, از سجده که سر برداشت, می سوخت

باید به یاران شهیدم می رسیدم
خط زیر آتش بود؛ معبر داشت می سوخت

برگشتم و دیدم میان روضه غوغاست
در عشق, سر تا پای اکبر داشت می سوخت

دیدم که زخم و تشنگی اینجا حقیرند
گودال, گل می داد و خنجر داشت می سوخت

شب بود و بعد از شام برگشتم به خانه
دیدم که بعد از قرن ها در داشت می سوخت

ما عشق را پشت در این خانه دیدیم
زهرا در آتش بود؛ حیدر داشت می سوخت

حسن بیاتانی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا