شعر مدح و مناجات حضرت زينب (س)

تو معروفی

اصلا دگر فرقی ندارد بیش و کم ها
وقتی که لطفی میکند “دریا” به “نم” ها

هر کس که می بینم ز تو چیزی گرفته
حتی حسابش رفته از دست رقم ها

هیئت,کسی با دست خالی برنگشته
از توست “هیئتها” شده ” دارالکرم ها “

از لطف تو گفتن که اصلا کار من نیست
وقتی که کم می آوردند اینجا قلم ها

هیئت, دم “لبیک یا زینب” گرفتیم
با تو صفای دیگری دارد دو دم ها

گفتم:”حسین جان…گیر کردم…جان زینب”
رد خور ندارد پیش او این نوع قسم ها

بانو! تو معروفی به اینکه “کوه صبری”
دیدم نوشتند از تو بر روی علَم ها:

“شد خسته حتی صبر از صبر تو بی بی”
مثل همیشه شد مقارن مدح و غم ها

ذکر مصیبت ها,اسارت ها,عطش ها
آتش زدن ها,کف زدن ها و ستم ها

آن ساعتی که گفته بودی : ای برادر
پای حرامی باز شد سوی حرم ها

میخواستی انگشتر خود را درآری
انگشترت هی تنگ تر شد از ورم ها

سینا نژاد سلامتی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا