اشعار ویژه (پیشنهادی)شعر شهادت اهل بيت (ع)شعر وفات حضرت خديجه (س)

شعر مدح و مرثیه حضرت خدیجه (س)

زنی که خواست مردش”رَحمةٌ للعالمین”باشد
سزاوار ست در القابَـــش “أمُّ المؤمنین”باشد

مُحمّد در حرا مبعوث شد امّا قرار این بود
از اوّل خانه ی پُر برکت او مَهـدِ دین باشد
خدیجه ذکرِ لبهای محمّد بود و این یعنی
چِقدر این اِسمِ زیبا می تواند دلنشین باشد

لغت نامه نوشته معنی اش را”اَبرِباران زا”
که نام نامی اش بابَرکت و رحمت قرین باشد
اَمانت بود نور فاطمه در باطنش , آری
“اَمینه”می تواند مادر”بنتُ الأمین” باشد

ازاین مادر که کوثر پرورانده دامن پاکش
تَوقّع می رود تا حشر عصمت آفرین باشد

قسم بر وصله های چادر زهرای مظلومه
نخی از ریشه های چادرش حَبلُ المتین باشد

شهادت می دهد حکّاک,زهرادوست می دارد
-عقیقی را که نام مادرش , نقشِ نگین باشد

تنم جای کفن در حُلّه ای از نور می خوابد
اگر مُهر غلامـی اش مرا نقش جبین باشد

برای مریم عذرا چه فخری برتر از اینکه
به رضوان باخدیجه همکلام وهمنشین باشد

اگرچه سالها پیش از غدیر از این جهان رفته
شهادت داده که حیدر امیرالؤمنین باشد

شبیهِ مادرش,زهرامصیبت دیده ی طفل است
رُباب از خرمِن داغِ خدیجه خوشه چین باشد
خدیجه رفته,چون مادر ندارد تاب این راکه
ببیند در جوانی دخترش نقش زمین باشد

خدایا چادری که یادگار مادر زهراست
نباید زیر دست و پای نامردی لعین باشد
.
محمّد قاسمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا