امام حسين (ع) - شعر شب عاشوراشعر محرم و صفرشعر مدح امام حسين (ع)

شعر مدح و مرثیه سیدالشهدا (ع)

لیله ی قدر ِ چشم تر اینجاست

چون خدا هم که تا سحر اینجاست

 قبر شش گوشه ای که خوابیده؛

زیر پای پدر, پسر, اینجاست

 یک طرف ماه و یک طرف خورشید؛

«جُمع الشمس و القمر…» اینجاست

روضه ها ناگهانی و آنی است

اینکه شعرش کنی هنر اینجاست

 صحنه هایی امان من برده؛

زخم کاری ِ بر جگر اینجاست

 دو قدم قبل علقمه…یک مرد؛

دست تنهای بر کمر, اینجاست

 یا که مردی و خنجری پر خون؛

نعره می زد که دردسر اینجاست

 می برید و به زیر لب می گفت:

شک ندارم که یک نفر اینجاست

نیزه اش ناگهان سبک تر  شد

نعره زد یکنفر که “سر” اینجاست

گرچه  لایمکن الفرار از غم

مادرت گفت بیا…مَفر اینجاست

وخسف القمر. وجمع الشمس والقمر

و ماه تاریک می‌شود و خورشید و ماه جمع شوند. سوره قیامه آیات 8 و9

حنیف منتظرقائم

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا