شعر شهادت اهل بيت (ع)شعر شهادت حضرت زهرا (س)

شعر مرثیه حضرت زهرا (س)

وقتی که جنگ داس با گل در بگیرد
گلخانه را اندوه سرتاسر بگیرد

بر طعنه های تند و تیز داس لعنت
نگذاشت یاس خانه برگ و بر بگیرد

مشتش گره کرده سرش فریاد میزد
بنچاق را میخواست از مادر بگیرد

جای گلاب از آن گل آتش گرفته
با ضربه اش,میخواست خاکستر بگیرد

یک گوشواره عهد را با گوش بشکست
امکان ندارد عهد خود از سر بگیرد

بر غیرت پوشیه اش برخورد بانو
باید تقاص از رنگ نیلوفر بگیرد

با گریه های مجتبی برگشت مادر
میخواست روحش بین کوچه پر بگیرد

بی اعتنا بر خاک چادر باز پاشد
باید که طفل خویش را در بر بگیرد

می‌رفت خانه باغبان تنها نماند
تا رنگ لاله پهلوی بستر بگیرد

او اشک چشم مرتضی را پاک میکرد
اینگونه جام از ساقی کوثر بگیرد

محسن حنیفی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا