شعر شهادت اهل بيت (ع)شعر شهادت حضرت رباب (س)

شعر مصیبت فاطمیه

بغض قلم شکست و اثر گریه دار شد
از ابتدا همیشه سفر گریه دار شد

هجده بهار, بین زمستانِ جهل خلق
کوثر فقط نه, شمسُ و قمر گریه دار شد
با این حدیث جعلیِ (لا یورثُ النّبی)
از کف فدک برفت و پدر گریه دار شد

از ماجرای کوچه چه گویم؟همین بس است
مادر شکست و عُمر پسر گریه دار شد

پروانه بین شعله و گلها نظاره گر
وقتی پرش گرفت به در گریه دار شد

میخواست پای همسر خود پا شود ولی
دستش که رفت سمتِ کمر,گریه دار شد

با زینبش ز کرببلا گفت و قحط آب
وقتی رسید روضه به سر گریه دار شد

*تابوته وردیلر حرکت زینب آغلادی*
این بیت آذری چقدر گریه دار شد!!

بهنام فرشی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا