اشعار ویژه (پیشنهادی)شعر مدح و مناجاتشعر مدح و مناجات اميرالمومنين (ع)

شعر مناجات امیرالمومنین علی(ع)

کافرِ رویِ توام ای بُتِ زیبای خدا

سائل کوی توام عالیِ اعلای خدا

انبیا دستِ توسل به تو دارند علی

دستگیرِ همه ای , دستِ توانای خدا

آخرِ جاده یِ توحید تورا میبینم

چون تجلیِ صفاتَت شده مَبنای خدا

دست من نیست که دارم به خودم میبالم

آفریده شدم از خاکِ کفِ پای خدا

آنچه فهمیده ام از نادعلی ات این است:

اسم تو هست همان باطنِ معنای خدا

کاش میشد که دوباره دم ایوان نجف

دو سه ساعت بنشینم به تماشای خدا

تو خداوند منی طَفره نرو لو رفتی

شب معراج , نبی دیده تورا جای خدا

عرقِ چشمِ مرا باز درآورده غمت

مردِ مظلومِ مدینه , تک و تنهای خدا

ظلمتِ مُطلقه و ریشه ی شیطان بوده

آنکه سیلی زده بر صورت زهرای خدا

“لات و عُزّی و هُبَل” روزِ دوشنبه باهم

سر بریدند وقیحانه زِ یحیای خدا

رضا قربانی

نشر مطالب سایت و کانال حدیث اشک   در کانال های تلگرامی به هیچ عنوان مورد رضایت  شاعران  بزرگوار و خادمین حدیث اشک  نمیباشد

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا