شعر شهادت اهل بيت (ع)شعر شهادت حضرت زهرا (س)

ظاهرا زهرا

ظاهرا زهرا به احمد, جان به جانان می رود
پشت پرده باطنا قرآن به قرآن می رود

دختر خیرُ البشر اُم ابیها می شود
رحمت موصوله ی باران به باران می رود

بین محرابش که مشغول عبادت می شود
نور زهرایی او تا عرش رحمن می رود

جود و ایثار و کرم یک گوشه از اوصاف اوست
شرح این اوصاف تا آیات انسان می رود

خادمان خانه اش خیل ملائک می شوند
این کرامت ها مگر از یاد سلمان می رود؟!

گرچه شأن فاطمه همواره معراج است و بس
در کنار مرتضی بالاتر از آن می رود

حرف حیدر که وسط باشد هزینه می دهد
با تمام هستی اش زهرا به میدان می رود

ننگ بر دنیا و بر اهلش که ناموس خدا
وقت گریه کردنش تا بیت الاحزان می رود

نهی از منکر اگر که ترک شد در مردمی
ذره ذره از دل آن مردم ایمان می رود

مردمی که رو به طاغوت زمانه می زنند
عزت این قوم همچون برکت از نان می رود

آبرویش را وسط آورد زهرا ای دریغ
حرف حق اصلا مگر در گوش اینان می رود؟!

دست در دست پسرهایش به سختی فاطمه
بر مزار همزه با چشمان گریان می رود

بانویی که قامتش مثل رسول الله بود
در میان چادرش حالا چه پنهان می رود

از فضای خانه مولا مشخص می شود
دارد عمر یاس حیدر رو به پایان می رود

 محمد جواد شیرازی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا