شعر مدح و مناجات امام زمان (عج)

غمزه ی چَشمَش

غمزه ی چَشمَش

ای دلِ خسته ی من همدمِ ویرانی ها
غرق شو غرقِ خودت غرقِ پریشانی ها

زَرق و برق بدلیجات اسیرت نکند
ماه را گم نکنی بینِ چراغانی ها…!

جان به لب آمد و جانانِ جهان بازنگشت
جان گرفتند ز بی جانی ما جانی ها

خسته ام خسته از این بی عملی ها خسته
خسته از حرف زدن ها و سخنرانی ها

پینه دوزی به بَرَش رفت ولی ما عمریست
غَرّه هستیم به این پینه ی پیشانی ها

ماهمه غمزده و غمزه ی چَشمَش کافیست
تا زشادی بشود پُر دلِ زندانی ها

غم مخور یوسف گمگشته میاید ای دل
این خبر را برسانید به کنعانی ها…!

محسن کاویانی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا