شعر شهادت حضرت رقيه (س)شعر محرم و صفر

لالا لالا بخواب بابا

لالا لالا بخواب بابا , که معلومه چشات خسته‌س
چشِ من تار می بینه , یا نه چشمای تو بسته‌س ؟!

بشین مثل قدیما وُ , یه کم بازی کنیم با هم
بابا تو بچه‌ی من شو , منم که مادرت میشم

چشاتو روی من وا کن , به من که دخترت هستم
دیگه این بازی نیس واقعا , شبیه مادرت هستم

به جون تو همین دیشب , نگاتو آرزو کردم
نسیمی رد شد از موهات , تو رو از دور بو کردم

لالا لالا نخواب بابا , بشین یه ذره نازم کن
به این دنیای بی بابا , گره خوردم تو بازم کن

تموم عمرمو میدم , یه لحظه دستاتو میخوام
یکیش رو صورتم باشه , یکی‌شم باشه رو موهام

ببین موهام پریشونه , لباسای تنم پاره‌س
رو دَس ردّ طنابه وُ , رو گوشام جای گوشواره‌س

تا اینجاشو خبر دارم , که روی نیزه‌ها بودی
چرا موهای تو سوخته , مگه بابا کجا بودی ؟

خبر دارم تو رو کشتن , خبر داری که تب کردم ؟!
خبر داری کتک خوردم , کبوده صورت زردم ؟!

روشون به روی ما وا شد , همونا که تو رو کشتن
از اونجا صورتم زخمه , همونجا که تو رو کشتن

نمک نشناس , بد می زد , برای دخترت بد شد
همینکه رفت از دستت , چقدر انگشترت بد شد

یه دختر اومد اینجا گفت , ببین موهام چقد لَخته
می‌خندید به سر و وضعم , یتیم بودن چقد سخته

یکی هم دست باباشو , گرفت و نیشخندی زد
بابا گوشواره مو دیدم , تا یه ذره جلو اومد

ببین که مرگمو میخوام , شبیه مادرت زهرا
بیا با هم بریم اصلا , از این دنیای بی بابا

رضا قاسمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا