شعر مدح و مناجات

هوای حسین

هواي حسين

نیّت اگـر سـوختن به پای حسین است
طالب این اشک ها خُـدای حسین است

طبق روایت حُسین کُشته ی اشک است
اشکی اگر ریختم برای حسین است

در همه جا گفتـگوست از حَسناتـش
در همه جا صحبت از وفایِ حسین است

یک سر و گردن سر است از همه در حشر
هرکه سرش خاک زیرِ پای حسین است

سر به هوا کِی شود از عشق مَجـازی؟
آن که سرش گرم در هوای حسین است

چون حرمش عرش و روضه اش حرم اوست
عرش خدا خیمه ی عزای حسین است

جامه ی اِحرام حاجـیان مُـحـرّم
پیـرُهن مشکی عـزایِ حسین است

خوب نظر کن به چارگوشه ی عالم
هرکه غریب است آشنای حسین است

خرج عزای حُسین کن نَفَـست را
ای که دَمِ گرمت از عطای حسین است

نیســتم اندازه ی گـدایی کـویش
گر که به او وصلم از دعای حسین است

منّـتی از پرچـم کسی به سرم نیست
روی سـرم سایه ی لوای حسین است

آخرِ سر بازگشت من به سوی اوست
چون گِـلم از خاک کربلای حسین است

محمّدقاسمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا