شعر شهادت حضرت رقيه (س)شعر محرم و صفر

شعر روضه حضرت رقیه (س)

یک نیمه شب بهانه ی دلبر گرفت و بعد

قلبش به شوق روی پدر پر گرفت و بعد

اما نیامده ز سفر مهربان او

یعنی دوباره دل دختر گرفت و بعد

آنقدر لاله ریخت به راه مسافرش

تا خواب او تجلی باور گرفت و بعد

آخر رسید از سفر اما سر پدر

سر را چقدر غمزده در بر گرفت و بعد

انگار او خوب خبر از ماجرا نداشت

طفلک سراغی از علی اصغر گرفته و بعد

از روز های بی کسیش گفت با پدر

یعنی نبرد بغض و گلو در گرفته و بعد

معراج رفتی از دل گودال قتلگاه

نیزه سر تورا به روی سر گرفته و بعد

دلتنگ بود و دخترت سنگ کینه ای

بوسه زچهره و لب خنجر گرفته و بعد

اما دوباره فرصت جبران رسیده بود

یک بوسه از گلوی مطهر گرفت و بعد

جان داد در مقابل چشمان عمه اش

با بال های زخمی خود پر گرفت و بعد …

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا