شعر محرم و صفرشعر وروديه محرم

پرچم مشکى هئیت

همه سرمایه مجنون غم لیلا باشد
عاشق ان است که سر گشته و شیدا باشد
بعد از انى که شده دلبر ما خیمه نشین
عاشق دلشده اواره صحرا باشد
قطره اى مى چکد و لذت عمرش این است
اخر راه دگر وصل به دریا باشد
پرچم مشکى هئیت همه جا محترم است
چونکه شیرازه اش از چادر زهرا باشد
رو سپیدند قیامت همه زوارت
چون به پیشانیشان نام تو اقا باشد
مى شود راه عبور تو مشخص هر جا
کاسه پر شده سائلى بالا باشد
با همه معرفتم عرضه کنم محضر تو
اعتقادى که ز هر شبهه مبرا باشد
در عزا خانه تو دست خدا در کار است
تا خدا هست مصیبات تو بر پا باشد
گرچه بر سینه غم کرب و بلا دارم من
شک ندارم که حریم تو همین جا باشد
نوکر ان است که یک لحظه شده چون ارباب
وقت جان دادن خود بى کس و تنها باشد
در قیامت که بگیرى سر خود را بر دست
تا به زهرا برسى محشر کبرى باشد
لحظه بوسه گرفتن ز رگ حنجر تو
به خدا ذات خدا غرق تماشا باشد
 قاسم نعمتی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا