شعر شهادت حضرت معصومه (س)

پشت در نیامدی کوچه زیرورو نشد

پشت در نیامدی کوچه زیرورو نشد
هیچ کس تورا نزد راز تو مگو نشد

سم اگرچه پا گرفت آخرش تورا گرفت
هرچه شد برای تو مرگت آرزو نشد

یک کدامتان ولی, هردو فاطمه,ولی؛
روضه ی شب و علی هیچوقت رو نشد

کوچه بود و دود بود فاطمه کبود بود
در سکوت قم ولی روضه مو به مو نشد

دست موقع وضو یاریش نکرد و گفت؛
فاطمه به خویشتن این وضو, وضو نشد

دستخط پاره ای,هیچ گوشواره ای
درمیان کوچه ها آه جستجو نشد

روضه را ازاین طرف میبرم به آن طرف
اینکه سهم فاطمه خشکی ِگلو ن
مهدی رحیمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا