شعر وروديه كربلا

کنج روضه

کنج روضه

از من نخواه با تو نباشم دقیقه ای
دق می کنم بدون محرّم دقیقه ای
بگذار کنج روضه کنارت نفس زنم
شادی همیشه هست ولی غم دقیقه ای

من حاضرم که هستی خود را عوض کنم
با سایه سار بیرق و پرچم دقیقه ای
واللهِ یا حسین , برابر نمی شود
شش گوشه ی تو با همه عالم دقیقه ای
اصلا چه می شود که بخوانی کنار خود
مثل زهیرِ خسته, مراهم دقیقه ای
(جانانی و اشاره ی جانانم آرزوست)
ما را کنید مُحرم و مَحرم دقیقه ای
بر باد رفت زحمت بازوی فاطمه
کنج تنور گیسوی درهم … دقیقه ای

وحید محمدی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا