شعر مدح و مناجاتشعر مناجات با خدا

یادت دلیل گریه‌ی پنهانی من است

یادت دلیل گریه‌ی پنهانی من است

نامت انیس این دل زندانی من است

نـیمه شب آمدم که نبینی رخ مرا

بـار‌  گناه  علت  پـنهانی  من است

از خود بریده‌ام به تو نزدیک تر شوم

این روزهاکه خلوت روحانی من است

در خلوتم  همیـشه  کلنجار مـی‌روم

میگویم اینچه وضع مسلمانی من ست

کاری بکن که رونزنم برکسی بیا…

چیزی بده که رزق سلیمانی من است

ازسفره‌ی تومیخورم و سیر میشوم

صد شکرنعمتت همه ارزانی من است

یک جلوه‌ات براین دل تاریک وسنگی‌ام

پایان خـوابهای زمستانی من است

امشب که داد میزنم العفو ای خدا!

لحظه به لحظه رحمت بارانی من است

گرم  گناه  بوده‌ام  و  دیـر آمدم

عصیان دلیل غیبت طولانی من است

تا که نبخشی‌ام من ازاین جا نمیروم

این گریه برگ سبزپشیمانی من است

دارد بـساط سفره‌ی تو جمع میشود

غم میخورم که آخرمهمانی من است

شاعر:محمدحسن بیات لو

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا