شعر اربعینشعر محرم و صفر

یادش بخیر

گفتیم کربلا… دلمان بی هوا گرفت
آری دل غریبه و هر آشنا گرفت

یادش بخیر, یک دهه از داغ روضه ها
ناله زدیم پای تو تا این صدا گرفت

ای خوش به حال آنکه نگاهت گرفتش و
ای خوش به حال آنکه برات از شما گرفت

ای خوش به حال آنکه ز دستان فاطمه
یک اربعین زیارت کرببلا گرفت

آمد به زیر قبّه و پائین پای تو
آنقدر گریه کرد که آخر دعا گرفت

ای خوش به حال آنکه ز پاهای زائران
تربت گرفت و برد و مریضش شفا گرفت

رحمت بر آن کسی که مرا نوکر تو کرد
لعنت بر آن کسی که مسیر تو را گرفت

خوردی زمین چنان که دل مصطفی شکست
افتادی و چنین دل خیرالنسا گرفت

لعنت بر آن کسی که به سینه نشست و بعد
موی عزیز فاطمه را از قفا گرفت

آمد کسی که چشم به انگشتر تو داشت
آمد کسی و زود ز جسمت عبا گرفت

وحید محمدی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا