شعر مدح و مناجات امام زمان (عج)

جمعه

جمعه

 

ای گلِ پنهان شده ی فاطمه
پُر ز تولّای تو جانِ همه

گو که کجایی و کجا جویمت
در چمنستانِ ولا جویمت

جمعه منو رازِ نسیمِ بهار
جمعه منو زمزمه ی انتظار

در رُخِ خورشید بجویم تو را
در چمنِ عشق ببویم تو را

گل همه جا بوی تو را می دهد
عنبرِ گیسویِ تو را می دهد

ای دلت آیینه ی رازِ خدا
بر سرِ ما چترِ ولایت گُشا

عالمِ هستی همه در هستِ توست
پرچمِ سبزِ علوی دستِ توست

آمدنِ جمعه ی تو دیر شد
بی تو جهان چون شبِ دلگیر شد

وعده ی قرآنِ کریمی بیا
جلوه ای از ذاتِ رحیمی بیا

نغمه ی شیرینِ مصلّایِ ما
رازِ اذانِ تو تسلّایِ ما

آمدنت باورِ دیرینِ ماست
از تو سرودن همه آئینِ ماست

ای مَهِ پنهان شده یِ هشت و چار
کی شوَد از پرده رُخت آشکار

نیست به جانِ همه صبری بیا
گر چه نهان در پسِ ابری بیا

دل به تو وُ مهرِ تو وابسته است
جانِ فلک از غمِ تو خسته است

قصه ی مهجوری تو خوانده ایم
آه! ز دیدارِ تو جا مانده ایم

صاحبِ دستانِ اجابت بیا
ای تو پُر از رازِ نجابت بیا

بر دلِ بیمار امیدی بده
منتظران را تو نویدی بده!

 
 هستی محرابی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا