شعر مدح و مناجات اميرالمومنين (ع)

یا علی

هم خدا فرموده در آيات قرآن از علي
هم پيمبر گفت با امت فراوان از علي

پس نمانده جاي شك و شبحه اي در مدح او
جان گرفته تا قيامت جسم ايمان از علي

علی جانم

بازارت ای همیشه به رونق… کساد نیست
دست پر اند مردم و حرف از « نداد » نیست

حتی کسی که با همه ی دین مخالف است
سوگند میخورم به تو بی اعتماد نیست

علی جان

مي شود گفت سپرده ست خدا دل به علی
قـبله وقـتي شـده بـاشـد مُـتمایـل به علی

جاي او مرتبه ي عاليِ جنبُ اللّهي ست
پس رسيده ست تـماميِ فضائل به علي

مولای من

دلم‌ گرفته از این روزگار زجرآور
جهان که لطف ندارد بگو نجف چه خبر

تمام کون و مکان را اگر نگاه کنی
جز او کسی به نظرها نمیرسد به نظر

علی جانم

هرآنکس که تولای علی دارد چه غم دارد؟
هرآنکس که تبرای عُمر دارد چه کم دارد؟

علی مولا، علی سرور، علی فاتح، علی حیدر
بُوَد شاهد مرا خیبر، علی تنها جَنَم دارد

صفات خداوند

هرکس به تو رسیده فرهمند می‌شود
آنکس که با تو بوده خردمند می‌شود

معماریِ عجیبِ تو را هر که دید گفت
جبریل در حریم تو پابند می‌شود

نور افلاک

سرّ لولاک یا علی مولا
نور افلاک یا علی مولا
و سلامٌ علیٰ اباالایتام
پدر خاک یا علی مولا

اصل حقیقت

هرکس مُوحّد است و خدا را ندیده است
در وهم، نقشِ روی علی را کشیده است

آن قدرتِ مجرّدِ اعلیٰ که بنده است
پنداشتی خداست، ولیکن “پدیده” است

به عشق علی

به کعبه کسی تا ابد سر نمیزد…
اگر کعبه سجده به حیدر نمیزد

به عشق علی،وقت معصیت ما..
قلم را ملک بین جوهر نمیزد

امیرمؤمنان

یک عده می گویند رب، یک عده انسانش
یک قوم عبدش خوانده و یک قوم سبحانش

از کعبه می دانم که آدم در نمی آید
حیدر خدائی می کند با دین و ایمانش

ساقی کوثر

عقل گفت از باغ فردوس آرزو داری کجا را؟
حور می خواهی ز جنت یا مقام کبریا را؟

گفتمش رضوان و انعام کثیرش سهم خوبان‌
جز نمی از آب کوثر که به وجد آورده ما را

یا حیدر کرار

“کرار”واژه ای است که زیبنده ی علی ست
خورشید محو چهره ی تابنده ی علی ست

شکر خدا کبوتر جلد نجف شدم
خوشبخت آن دلی که فقط بنده ی علی ست

دکمه بازگشت به بالا