شعر مدح و مناجات امام حسن (ع)

یا امام حسن(ع)

بالی که پر نریخت برای تو بال نیست
فطرس شدن به پای شما هم محال نیست

فطرس به این کبوتر پر بسته یاد داد
بال شکسته نیز همیشه وبال نیست

اَیـُّها الکـریم

آئیـنه یِ تمام وُجـوهات حـیدریست
صلحی که کرده است خودش فتح خیبریست

کاری به جز کـرم نشود دیده از کـریم
او اِرث مرتضاست مَرامش قلندریست

دیوانه ی امام حسن

 

 

کبوتریم و پی دانه ی امام حسن
رسیده ایم در خانه ی امام حسن

تمام مردم این شهر , شهرت ما را
شناختند به دیوانه ی امام حسن

شعر مدح حضرت امام حسن(ع)

گرچه تو همچون ما گدایی مبتدی داری

اما به ماها باز لطف بی حدی داری

باید حسن جان, یک کرمخانه بنا سازند

در هر کجایی که تو رفت و آمدی داری

شعر مدح امام حسن (ع)

هر آنچه ناشدنی هست با حسن بشود
دَمی که حضرت مُشکل گُشا حسن بشود

به حُسنِ خُلق شود بین مردمان مَشهور
کسی که بارِ لبـش ذکر”یا حَسن”بشود

شعر مدح امام حسن (ع)

خوب یا خوب تر از خوب به خوبی تو نیست
ماه یا ماه تر از آن به نکویی تو نیست

ای که در دایره حسن گرفتار شدی
نه گرفتار , ولی نقطه ی پرگار شدی

قسمتی از ایه ی مضطر

سهم مان از کل عالم گر حسن باشد بس است
ما غلامیم و اگر سرور حسن باشد بس است

گریه هایم را قیامت میخرد چون فاطمه
شافع من در صف محشر حسن باشد بس است

شعر مناجات امام حسن مجتبی(ع)

یا اَیُّهَا الاَمیر , تَصَدَّق عَلَی الاَسیر
یا اَیُّهَا الکَبیر , تَصَدَّق عَلَی الصَّغیر

یا اَیُّهَا العَزیز , تَصَدَّق عَلَی الذَّلیل
من پَستِ بی نظیرم و تو شاهِ بی نظیر

شعر مدح امام حسن (ع)

ای پشت گرمی فقرا از قدیم ها

آموزگار مکتب سبز کریم ها

در خلوت شبانه چه انسی گرفته اند

با عطر و بوی خوب حضورت نسیم ها

شعر مدح و ولادت امام حسن (ع)

کار ما نیست غزل بافتن از نامِ حسن

کامِ ما مستِ عسل یافتن از جامِ حسن

حسنی نیست لبی کز لب لعلَش نَمکَد

صد و ده بار نمک گیر شده کامِ حسن

مدح امام حسن (ع)

نگاهی بینداز سلمان بسازی
از این قوم کافر مسلمان بسازی

تو با صبر کردی همان کار شمشیر
بنا بود از کفر ایمان بسازی

شعر ولادت امام حسن (ع)

خدا پرده را تا ثُریا گشود
و راهی برای تماشا گشود
خدا محضِ دلهایِ مجنونِ ما
سرِ مویی از زُلفِ لیلا گشود

دکمه بازگشت به بالا