شعر مدح و مناجات حضرت معصومه (س)

فداها ابوها

بده مژده بر دشت خشک گلوها
پر از باده ی کوثری شد سبوها

بدون توسل, رسیدن محال است
مُصَلِّی که شد از دل بی وضوها؟

شعر ولادت حضرت معصومه (س)

چشمِ سائل دوباره راه اُفتاد
وَ نـگاهـم به بارگـاه اُفـتاد

هر کجا گفتم از شما بی بی
قـلم اِنـگار دست شاه اُفتاد

خواهر شاه خراسان

اولِ جـاده بایـد به خـودم فـکر کنـم
به چه بودم؟به چه هستم؟چه شدم؟فکر کنم

بُگـذرم از خـودِ ناقابلـم وُ دل بِدَهـم
دلِ دریـا زده را بـاز به سـاحل بدهم

فاطمه نامش

آن که در شـأن نزول خود به کوثـر رفته است
فاطمه نامش شده از بس به مـادر رفته است

از مقام نجمه چیزی کم نخواهد شد که هیچ
افتخارش نیز شد مادر به دختر رفته است

ریحانه موسی ع

والشمس ضحها شب ما سحر آمد
المنت لله که این غصه سرآمد
صد چله گرفتیم که آخر خبر آمد
از کعبه ما جلوه توحید درآمد

بانو بهشت

بانو بهشت گوشه پنهان چشم توست

دریا همیشه تشنه باران چشم توست

با تو بهار ماندنی است و فرشته وار

تسبیح گوی خالق سبحان چشم توست

شعر مدح حضرت فاطمه معصومه(س)

شیخ می آید حرم,گمراه می آید حرم
با تمام زائرانش راه می آید حرم

هیچ فرقی نیست بین زائرانش چونکه هم
بنده می آید حرم , هم شاه می آیدحرم

شعر مدح حضرت معصومه (س)

دلم سه شنبه شبی باز راهی قم شد
کنار درب حرم, بین زائران گم شد

نگاه چشم ترم تا به گنبدت افتاد
دوباره شیفته ی رنگ زرد گندم شد

شعر مدح حضرت معصومه(س)

هر کس به احترام مقام تو خم نشد
آقا نشد بزرگ نشد محترم نشد

دل خسته بود و راهی این آستانه شد
دل خسته بود و راهی باغ ارم نشد

شعر مدح حضرت معصومه(س)

بانو بهشت گوشه پنهان چشم توست
دریا همیشه تشنه باران چشم توست

با تو بهار ماندنی است و فرشته وار
تسبیح گوی خالق سبحان چشم توست

شعر مدح حضرت فاطمه المعصومه(س)

شدم از قبل, مست و شیداتر
نیست از چشم من که دریاتر
پیش شاهان مقام و مرتبه ى
نوکری بوده است بالاتر

شیدایی

چندیست زیارتِ حرم می خواهم
از فاطمه احسان و کرم می خواهم

چندیست قدم زدن به عشقت بانو
در طولِ خیابانِ اِرّم می خواهم

دکمه بازگشت به بالا