افزوده شد بر غیبتت یک سال دیگر هم
بد میشود هر سالِ بی تو ؛ بلکه بدتر هم
شد کاسههای صبرمان لبریز از غصه
از شعرهای گریهدار هجر , دفتر هم
افزوده شد بر غیبتت یک سال دیگر هم
بد میشود هر سالِ بی تو ؛ بلکه بدتر هم
شد کاسههای صبرمان لبریز از غصه
از شعرهای گریهدار هجر , دفتر هم
با شما حال خراب دل ما خوب تر است
وسط خیمه ی تو حال و هوا خوب تر است
نیمه شب ها وسط نافله, گریانم کن
سینه زن که بشود اهل بکا خوب تر است
من گریه می کنم سحر انتظار را
تا که به سینه ام برسانی قرار را
دارد بدون تو سپری میکند دلم
این جمعه های پر غم و ناسازگار را
من خودم خواسته ام کار به اینجا بکشد
دل سپردم که مرا تا دل صحرا بکشد
روزها دربدر و منتظر دیدن او
وای اگر شب همه را یار به حاشا بکشد
هر که آواره شده خانه خراب افتاده
هر کسی دور شد از تو به سراب افتاده
غافلیم از تو و بر بار گناه افزودیم
در هوا و هوس نفس شتاب افتاده
در همان عصری که فرمان برد خورشید از علی
چشمه چشمه, اشک غربت خیز جوشید از علی
خطبه ی بی نقطه را کوفه شنید اما دریغ
خطبه ی با آه را جز چاه, نشنید از علی
دل در هوای شهر نجف پر گرفته است
عمری عزای دوری دلبر گرفته است
هر عاشقی که تاک ضریح تو دیده است
سجاده را فروخته ساغر گرفته است
هرجا مسیر ما به شما ختم میشود
جایِ قـدومِ پاکِ شما چـَشم می شود
آنجا که حرفِ عشق تو باشد تو حاضری
بی تو چگونه مجلسِ ما بَزم می شود
اگر تیغ تو سردمدار جنگ نهروان باشد
یقین دارم که خون کشته ها نهری روان باشد
برایش فتح خیبر کار سختی نیست وقتی که
در اوج نوجوانی فاتح هفت اسمان باشد
ای دم به دم, نفس نفست یکصدا خدا
پیچیده است با تو جهان در خدا خدا
بر هر کجای عمر عزیزت نگاه کرد
چیزی به جز قنوت ندید از شما خدا
چشم مشغول تو و محو تماشاست فقط
در دل منظره ها صحن تو زیباست فقط
هرکسی نوکر هرخانه شده زر نشده!
هرکه پای قدمت خاک شد آقاست فقط
رو بر درت آورده ام با سر به زیری
خیلی صدایت کرده ام با سر به زیری
خیلی شکستم توبه ام را, گاه و بی گاه
صد بار رو آورده ام با سر به زیری