یا علی اکبر(ع)

شهر آذین شده بود و خبر از راه رسید
عرش روشن شده بود و سحر از راه رسید
بهر پرواز ملک بال و پر از راه رسید
نیمه ی گمشده از یک قمر از راه رسید

یا ابالفضل(ع)

قطره ای اشک بهنگام سحر میریزم
واژه ها را همه در پای قمر میریزم

چه کسی واژه به تقدیس صنوبر دارد
غزلی پیشکش این دو برادر دارد

قاسم جبّارین

دشمن از قدرت پایانی ما آگاه است
پرچم سرخ فرج در ید حزب الله است

خوب فهمیده نماهنگ خوشی از دین را
روی لب نغمه ی یا ” قاسم جبّارین ” را

ولدی

شانه ی ماذنه ها با قدمش زیباتر
ظاهرا ماذنه میرفت ولی بالاتر
لیله العشق پدر گشته کمی رعناتر
صوت والحان قشنگش ز همه گیرا تر

امر به معروفی نیست

شعرمن باز در امواج بلا می گرید
قلم از حال بد مردم ما می گرید

نقد تندی دلش از نوع عدالت دارد
گله از سفره ی خالی جماعت دارد

جانباز مدافع حرم حاج امیر حسین حاجی نصیری

یادم میاد قدیما، رو طاقچه خونمون
یه قاب عکس خوشکل از بابای مهربون

بابای پهلونم قوی و کشتی گیره
‏روی تشک حریفو ، همیشه زیر میگیره

شهید مدافع حرم مصطفی صدر زاده

تقدیم به شهید مدافع حرم مصطفی صدر زاده ( سیدابراهیم)

آهای آهای جوونا
مهربونای این شهر
میخام بگم براتون
از آدمای این شهر

بابا حسین

مومنانی که به تو نامه نوشتند بیا
همه در سنگ دلی شهره ی عالم بودند
خانه هایی که به سمت حرمت سنگ زدند
همه در حاشیه ی خانه جدّم بودند

حُبُّ الحُسَین أجَنّنی

وقتــی(زُهیر) ساختن است عادتِ حسین
هست عاقبت به خیری ما حاجتِ حسین

رویش سپید باد چونان گیـسوی(حبیـب)
هرکس گذاشت عُـمْر ، پی خدمتِ حسین

لما خلتکما

به وقت شورسحردر کنار دفتر شعر
شمیم یاس واقاقی گرفته دربرشعر
شبیه بال ملائک شده سراسر شعر
سرودم آیه ی مهر از زبان مادر شعر

ام المومنین حضرت خدیجه

زیبنده است واژه ی مادر بنام تو
من تشنه محبت محضم زجام تو

در باورم بهار دل انگیز دین تویی
یعنی یگانه مادر ما مومنین تویی

بین گودال

دست بر قبضه ی خنجر زد وآمد سویش
بین گودال دو زانو شده رودر رویش

دست را بر بدنش میزد و با خیره سری
امتحان کرد به رگهای گلو چاقویش

دکمه بازگشت به بالا