شعر وروديه محرم

مثل خداست رحمت بی انتها ، حسین
مثل دعاست بر لب عشاق ، یا حسین

آری دوعشق جا نشود در میان دل
اما یکیست در دل مستان ، خدا حسین

عشق هفتاد و دو دلداه

عشق محتاج كسي نيست هنر هست بس است
پشت هر آه در اين راه اثر هست بس است

عشق هفتاد و دو دلداه برايش كافي ست
شور شيدائي شيرين كه به سر هست بس است

به زیر قبه حسین

دلی که خانه ی غیر تو شد حرم نشود
اگر دخیل علم نیست محترم نشود

چه سود در نفس آن کسی که یک لحظه
به عهد عابس و جون تو هم قسم نشود

اباعبدالله(ع)

هر چند که بر سینه ردِ آه می افتد
دل باز در این وادی جانکاه می افتد

خورشید سر نیزه رود،،اشک بریزید
از اوج بلندای خودش ماه می افتد

الحمدلله

عمری‌ست عبد این درم الحمدلله
در خیمه‌هایت نوکرم الحمدلله

مادر مرا باشیر روضه پرورش داد
رحمت به شیر مادرم الحمدلله

حسین من

بر روضه هات باغ جنان غبطه می خورد
بر بیکرانه ی تو کران غبطه می خورد

بی قیمت است قطره اشکی که می چکد
دریا به چشم گریه کنان غبطه می خورد

گریه بر مظلوم

سنت سینه‌زنی دل را معطر می‌کند
گریه بر مظلوم چشمان را مطهر می‌کند

سرنوشت اشک در هیئت نوشته می‌شود
روزی یک‌سال را روضه مقدر می‌کند

شورِ دوباره

نام تو اذانی ست که از روی مناره
انداخته در سینه ی ما شورِ دوباره

لب تر نکنی نیز فدایی تو هستیم
عشاق ندارند نیازی به اشاره

مدیون روضه ام

شکر خدا که جز دم تو دم نساخته
جز ماتم تو غصه و ماتم نساخته
مدیون روضه ام که من رو سیاه را
جز گریه ی برای تو آدم نساخته

حسین من

هر آن کسی که نَدارد به دِل غَم، از ما نیست
به سِرِّ عِشق نَشُد هَر که مَحرَم، از ما نیست

غَمِ تو را به دِلِ ما خُدا زیاد کُنَد
هر آنکه خواسته اَز تو غَمِ کَم، از ما نیست

ماه حسین آمده

حالم بهشت میطلبد ، غم بیاورید
ماه حسین آمده ، ماتم بیاورید

اذن دخول روضه ز زهرا گرفته ایم
وقت طهارت است ، زمزم بیاورید

هَل مِن مُعین

زهرا کنار درب حسینیه دم گرفت
هَل مِن مُعین… دوباره جهان رنگ غم گرفت

هیئت حریم توست که ما زائر توییم
خوشبخت شد کسی که شفا از حرم گرفت

دکمه بازگشت به بالا