یارب الهی العفو

بر بی کسان پناهی , یارب الهی العفو
کن سوی ما نگاهی , یارب الهی العفو

ای مهربان خدایم , ذکر من و ندایم
بگذر تو از خطایم , یارب الهی العفو

یا ولی الله

شبی میان همین روضه ها قبولم کن
به حرمت غم آل عبا قبولم کن

درون سینه ی من حبّ مرتضی جاریست
به حق فاطمه و مرتضی قبولم کن

عدۀ دیدار کجاست

گل, فزون است, ولی آن گل, بی‌خار کجاست؟
خیمه بسیار بوَد, خیمۀ دلدار کجاست؟

دل آوارۀ من, خانه به دوشِ یار است
ای حرم با من دلخسته بگو, یار کجاست؟

آرزومه بیام کربلا

چشامو می بندم سفر می کنم
میرم اونجا که آرزومه برم
چشامو که وا میکنم روبروم
نمی بینم اصلا چیزی جز حرم

کوفه میا حسین جان

هیچکس مثل من اینگونه گرفتار نشد
با شکوه امدم و بى کس و بى یار نشد
حال و روز من اواره تماشا دارد
تکیه گاهم بجز این گوشه دیوار نشد

سفیر عشق

کوهى ز درد بر سر شانه کشیده ام
گشتم ولى براى تو یارى ندیده ام
ذکر قنوت هاى نمازم عوض شد
کوفه میاست ذکر سحر تا سپیده ام

تنهاترین غریب

تنهاترین غریب کجایی پسر عمو
کشته مرا هوای جدایی پسر عمو

زخمی ترین ستاره ی دارالاماره ام
آماده ام برای رهایی پسر عمو

یا مسلم ابن عقیل ع

به تمنا اسیرمان کردند
عاشقی را مسیرمان کردند
زخمی تیغ و تیرمان کردند
در این خانه پیرمان کردند

ای وای از تیرِ سه‌شعبه

در پیشِ تو از شرم , آبم کرد کوفه
من آبرو دارم خرابم کرد کوفه

لبریزِ خون کردند رویم را , عزیزم
بُردند اینجا آبرویم را عزیزم

حسین جان

سر کرده‌ام چه سخت سحرهای شهر را
طی کرده‌ام تمام گذرهای شهر را

هرجا که رفته ام به در بسته خورده ام
کوبیده ام تمامی درهای شهر را

آواره ی عشقت شدم

من رسول آیه های سرخ قرآن توام
من مسلمان هم اگر باشم مسلمان توام

سر به زیر انداختم آواره ی عشقت شدم
اولین مرد گریبان پاره ی عشت شدم

آبرویم رفت از دست

وقتی نَفَس از سینه بالاتر نیاید
جز هِق‌هِق از این مردِ غمگین بر نیاید

خیلی برایِ آبرویم بد شد اینجا
آنقدر بد دیدم که در باور نیاید

غم مُسلم

همونهایی که خون کردن دلِ ناشاده مولا رو
لب تشنه جدا کردن سره داماده مولا رو

بازم این کوفیا حقّ و بِحق , نشناختن و رفتن
تنِ مهمون رو از رو بام , زمین انداختن و رفتن

خیلی بدهکارتم

دلواپسِ منی و حواس من به تو نیست
فریاد رس منی و حواس من به تو نیست

دست منو فشردی سنگ جفام و خوردی
نذاشتی ول بگردم منو توو راه اوردی

فتنه کوفه

با قطره قطره خون هوادار تو هستم
تا آخرین لحظه گرفتار تو هستم
این زندگانی را بدهکار تو هستم
در کربلا باشم , علمدار تو هستم

باب النجات

همینکه ذکر احادیث قال باقر شد

عجین دل همه با کردگار غافر شد

یگانه عالم دین پیمبرست باقر
عزیز حضرت زهرا و حیدرست باقر

دکمه بازگشت به بالا