شعر روضه حضرت زینب (س)

قلبم دوبـاره بی سر و سامـان زینب است
دستم همیشه چنگ به دامـان زینب است
ملـک خـدا به گـرد سـر و جـان زینب است
عالم همه چو گـوی به دستـان زینب است

شعر روضه حضرت زینب (س)

و قبل از اینکه مرا هم از این سرا ببرید
کمک کنید مرا سمت کربلا ببرید
تمام قامت من را شکسته داغ حسین
کمک کنید مرا دست بر عصا ببرید

شعر روضه حضرت زینب (س)

چشم هایم دوباره بارانیست
حال و روزم پر از پریشانیست
هر تپش آه میکشم با درد
نفسم بین سینه زندانیست

شعر روضه حضرت زینب (س)

ببین زمانه چه آورده است بر سر من
نشسته گرد اسارت به روی پیکر من
نپرس موی سفیدم نشانه ی چه غمی ست
نپرس از دل خون و نگاه مضطر من

شعر مدح حضرت زینب (س)

کیست زینب همیشه بی همتا
نورِ مستورِ عالمِ بالا
کیست زینب نفس نفس حیدر
کیست زینب تپش تپش زهرا

شعر روضه حضرت زینب (س)

تمام دارو ندارم فدای تو زینب(س)

خوش آن دمی که بمیرم برای تو زینب(س)

چه ارج و قرب و مقامی گرفته است بانو

هرآن کسی شده مبتلای تو زینب(س)

شعر روضه حضرت زینب

در چشمهای منتظرم نا نمانده است
یک چشم هم برای تماشا نمانده است
از بَسکه گریه کرده ام و خون گریستم
اَشکی برایِ دخترِ زهرا نمانده است

شعر روضه حضرت زینب (س)

گرچه ما را ز نسل غم خواندند
عاشقت را چه محترم خواندند
با تو از شوکت علم خواندند
هرچه خواندند از تو کم خواندند

شعر مدح حضرت زینب (س)

هفتاد و دو شهید به صحراى زینب است
پایین نامه همه امضاى زینب است

میمیرم و دم تو مرا زنده میکند
قارى من صدات مسیحاى زینب است

شعر روضه حضرت زینب (س)

گفته بودم که دیر یا زود از
راه می ایی و مرا با خود
بعد یک سال و نیم خون گریه
میبری تا وصال خود, تا خود

شعر مرثیه حضرت زینب (س)

بازهم روضه ی زینب همه جا ریخت بهم
حال و روز همه ی اهل سما ریخت بهم

بازهم پیرهنی را به سر و روش کشید
آسمان تیره شد و حال هوا ریخت بهم

شعر روضه حضرت زینب (س)

من نگاهم نگاهِ بر راهم
ناله ام گریه های بی گاهم
حِق حق ام سرفه ام نفس زدنم
من بریده بریده ام آهم

شعر روضه حضرت زینب (س)

لحظه ها لحظه های آخر بود
آخرین ناله های خواهر بود
خواهری که میان بستر بود
خنجری خشک و دیده ای تر بود
چقدر سینه اش مکدر بود

شعر مدح امیرالمومنین (ع)

تویی جناب سلیمان و عالمی مورت
پیمبران الهی مطیع دستورت
زیادی است زیادی به روی سر آقا
همان سری که نباشد میان آن شورت

شعر ولادت حضرت علی (ع)

ماییم و اعتکافِ علی,سیزده شب است
حجاجِ در طوافِ علی,سیزده شب است
دلبسته در کلافِ علی,سیزده شب است
مست میِ مُضاف علی,سیزده شب است

شعر ولادت امیرالمومنین (ع)

جای دارد که به یُمنِ قدمش در کعبه
جایِ این پارچه و خِشت شَوَد زر کعبه

اولین خِشت مسلمانیِ ما را بِگذاشت
اولین بار که پا زد به زمین در کعبه

دکمه بازگشت به بالا